چاپ کردن این صفحه
-->

به یاد همکار و استاد فرهیخته

تاریخ درج: 05 دی 1391

پائیز سال 1362 بود. هنگام گذراندن درس آزمایشگاه مکانیک سیالات در هنگام کار در آزمایشگاه استاد جوانی را دیدم که مشغول بررسی تجهیزات آزمایشگاهی بود. گفته می شد که تازه از فرنگ بازگشته و به محض بازگشت در دانشکده مهندسی سازه یا عمران کنونی به عنوان عضو هیئت علمی مشغول به کار شده است. این نخستین دیدار من با دکتر سید محمود برقعی بود که با گرایش هیدرولیک و آب وارد دانشکده ای شد که پیشینه آن در زمینه مهندسی سازه بود.

از سال 1366 به ابتکار و حمایت دکتر برقعی مجله دانشجویی عمران شریف پایه گذاری شد و داود رضا عرب دانشجوی رشته آب ورودی 1365 سردبیر آن گردید. این کار سرآغاز ظهور جریان گسترش فعالیت های علمی دانشجویان سراسر کشور گردید.

در سال 1372 کمیته تخصصی عمران در انجمن فارغ‌التحصیلان پایه گذاری شد. پس از چندی دکتر برقعی نیز از طرف رئیس دانشگاه به عنوان عضو این کمیته تعیین شد و به این طریق زمینه همکاری مشترک به همراه سایر دوستان در این کمیته آغاز شد. حوالی سال 1380 دکتر برقعی از طرف اعضای این کمیته به سمت دبیری این کمیته تعیین شد و وی تا تاریخ 1386 به عنوان دبیر این کمیته نقش محوری در سرپرستی و هدایت فعالیت های این کمیته داشت. او پس از آن نیز همکاری خود را با کمیته عمران ادامه داد.

به عنوان آخرین بار در روز جمعه 30 اردیبهشت ماه 1390 به هنگام شرکت در گردهمایی خانوادگی استادان دانشگاه شریف در اردوگاه منظریه‏، او را ملاقات نمودم. تا اینکه پس از مدتها بی خبری خبر تاثرآور درگذشت او را از طریق دوستان مشترک دریافت نمودم.

دکتر سید مهدی برقعی برادر ایشان از بیماری صعب العلاج وی در مدت یک سال گذشته خبر داد که بالاخره وی را در 21 مرداد 1391 از پای درآورد. او به بیماری سرطان مری مبتلا شده بود و پزشک معالج تا مدتها از بروز بیماری آگاهی نیافته بود. پس از تشخیص بیماری توسط سایر پزشکان دیگر شانس معالجه از دست رفته بود. ماههای آخر حیات او به سختی و در بستر بیماری گذشت. کلیه تلاشهای بستگان و پزشکان متخصص راه بجایی نبرد و موجب از دست رفتن این استاد برجسته دانشگاه صنعتی شریف گردید. در روز 25 مرداد 1391 بستگان و یاران او از جمله جمع زیادی از جامعه دانشگاه صنعتی شریف اعم از هیئت علمی، کادر اداری،‌ دانشجویان و فارغ التحصیلان در مجلس ختم آن مرحوم در مسجد حجت ابن الحسن تهران گرد آمدند و تاثر خود را از فقدان این عزیز ابراز داشتند. دکتر داود رضا عرب یار و همکار دیرین در این مجلس سخنرانی نمود. در این سخنرانی به بیوگرافی و ویژگی های شخصیتی زنده یاد دکتر برقعی اشاره شده است که در پی می آید:

 

به‌نام خداوند مهر

"جای گل خالی و گلدان بی‌نصیب"

پایان راه زندگی، راهی است به سوی ابدیت بی‌پایان و گذر بزرگان از این توقفگاه برای دوستان و شاگردان که طعم شیرین همراهی گذرایی را داشته‌اند سخت، تلخ و جانکاه می‌نماید.

غروب غمناک شنبه 21 مرداد پیام کوتاهی از طرف استاد ارجمندم جناب دکتر ابریشم‌چی دریافت کردم که "در شب قدر برای شادروان استاد دکتر سید محمود برقعی دعا کنیم."

روحیه‌ام تکیده بود و تا پاسی از شب خاطراتم را در محضر استاد دکتر برقعی مرور می‌کردم. آخر، من هم شاگرد مستقیم ایشان بودم و هم به‌واسطه مسئولیتم در مجله عمران شریف از نزدیک با افکار، منش و شخصیت ایشان آشنایی داشتم.

در مراسم خاکسپاری به دستور و اجازه اساتیدم در دانشکده عمران و همچنین استاد ارجمندم جناب دکتر سید مهدی برقعی و با اجازه اقوام و دوستان و شاگردان آن مرحوم (که خود کمترین آنها هستم) مقرر شد دقایقی از اوقات این جلسه را بگیرم.

من در سه مقطع تحصیلی در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کرده‌ام و مانند سنگ‌های ریز کف رودخانه، سیلاب‌ها و غلتیدن سنگ‌های بزرگ را تجربه کردم، آنها را درک کردم همان‌طور که بودند. به‌دلیل معمولی بودنم شخصیت آدم‌ها را بدون هیچ‌گونه پیرایشی دریافتم. بنابراین شخصیت دکتر را آن‌طور که خود دیدم بیان خواهم کرد.

دکتر در سال 1333 در خانواده بسیار اصیل و مذهبی چشم به جهان گشود. تحصیلات دبستان و دبیرستان را در تهران سپری کرد. تحصیلات عالی را با راهنمایی برادر بزرگش دکتر سید مهدی برقعی در رشته سیویل در دانشگاه ناتینگهام انگلستان شروع کرد و در سال 1982 در مقطع دکتری به پایان رساند.

پس‌از انقلاب فرهنگی، بعد از بازگشایی دانشگاه‌ها با تمام مشکلات موجود، به وطن بازگشت و با همکاری تعداد معدودی از اساتید باقیمانده و تازه استخدام شده، دانشکده سازه را که بعداً به دانشکده عمران تغییر نام یافت دوباره راه‌اندازی نمود.

             

بعد از 2 دوره به معاونت و سپس ریاست دانشکده عمران برگزیده شد. صدها دانشجو از محضر استاد بهره جستند، چاپ بیش‌از 20 مقاله در مجله‌های علمی معتبر دنیا، ارائه بیش‌از 40 مقاله در کنفرانس‌های ملی و بین‌المللی و انتشار 2 کتاب، حاصل بخشی از تلاش‌های علمی ایشان است. وی در سال 2006 به بالاترین مرتبه علمی، استاد تمام دانشگاه، نایل آمد.

 

در کنار امر آموزش و پژوهش از بنیان‌گذاران انجمن هیدرولیک ایران بود که بعدها به ریاست هیئت مدیره و عضو هیئت تحریریه مجله هیدرولیک برگزیده شد.

در دوران ریاست دانشکده عمران در فضای نه‌چندان باز بعد از انقلاب فرهنگی، دانشجویان را تشویق به فعالیت‌های علمی و فوق‌برنامه نمود که حاصل آن انتشار "مجله عمران شریف" بود. این مجله سال‌ها پرتیراژترین مجله علمی کشور بود. دانشجویان با افتخار از وی خواستند که مدیر مسئولی مجله را به‌عهده بگیرد و او پس از گذشت 22 سال همچنان مدیر مسئول این مجله بود.

ادامه این فعالیت‌ها به برگزاری اولین کنفرانس دانشجویی کشور منجر شد که با حضور بیش ‌از 1400 دانشجو از دانشگاه‌های سراسر کشور در دانشگاه صنعتی شریف برگزار گردید.  بعداز برگزاری موفقیت‌آمیز کنفرانس، نمایندگان بیش از 50 دانشگاه اعم ‌از آزاد و دولتی به گردهمایی دعوت شدند و به این ترتیب بنای "سازمان علمی، پژوهشی دانشجویان عمران سراسر کشور" به‌صورت کاملاً دموکراتیک ریخته شد.

بعد از سال‌ها این حرکت الگویی برای فعالیت‌های علمی، فرهنگی و دانشجویی کشور شد و بیش ‌از 7000 گروه علمی دانشجویی در کشور شکل گرفت

در پشت همه اینها مردی آرام و بی ادعا به نام دکتر سید محود برقعی بود.

علاوه بر شخصیت علمی، افکار و ویژگی‌های انسانی دکتر برقعی قابل توجه است. در اینجا به آموزه‌هایی که حاصل دریافت‌های حضوری و مستقیم و یا درک عملی از زندگی آن مرحوم است اشاره می کنیم.

دکتر ضعف آموزش در کشور را خوب تشخیص داده بود که خواهان "مغزهای انباشته" به‌جای "مغزهای پرورش یافته" است. از این‌رو پرورش را در مرتبه بالاتر از آموزش می‌دانست. او می‌گفت در دانشگاه ابتدا باید انسان بسازیم بعد کالا.

دکتر معتقد بود: «اگر در روزگاری نیرو و اعتبار هر کشور بر اساس ثروت و سربازان کارآمدش اندازه‌گیری می‌شد، امروزه حتی استعداد طبیعی و ذخایر زیرزمینی، اهمیت پیشین خود را از دست داده است. امروز افراد باشور و انگیزه و دانشمند، تعیین‌کننده قدرت یک کشور هستند. بنابراین مدیران جامعه باید به شأن و منزلت انسانی همه انسان‌ها احترام بگذارند. باید به نیروی تفکر و خلاقیت‌های ذاتی همه عوامل انسانی توجه شود و همه رده‌های مردم در مسایل و امور مربوط به خود، در تعیین هدف‌ها و برنامه‌ریزی برای دستیابی به آنها سهیم باشند.»

دکتر از تملق و قضاوت بر ظاهر و دوچهرگی بسیار ناخشنود بود. او می‌گفت در این صورت انسان‌های پاکدامن خود را به کنار می‌کشند و مسیر برای فرصت‌طلبان گشوده می شود. در دو چهرگی هیچ‌کس کار جدی انجام نمی‌دهد زیرا مقصود نه انجام کار است، بلکه وانمود به کار است. بسیاری از استعدادها و هوش‌ها در جهت ریاکاری و تظاهر به کار می‌افتد و نتیجه‌اش تحلیل رفتن جمع به سود فرد و ناپایداری اخلاقی در جامعه است.          

دکتر مشارکت‌جو بود و از هر نوع خودمحوری پرهیز داشت. او معتقد بود:" اگر تصمیم مدیران براساس مشورت و مشارکت باشد‏، علاوه بر اتخاذ تصمیمات بهتر و فراگیر، قوه خلاقیت، زمینه پذیرش و قبول مسئولیت و ظرفیت قبول مشکلات ناشی از تصمیم‌ها نیز در مخاطبین ایجاد می‌شود. "

او نسبت به دانشجویان خود خلق ‌و خوی پدرانه داشت برخورد با آنها از سر مهر بود. شاگرد پرور بود و به آنها اعتماد می‌کرد. او معتقد بود: "که همه انسان‌ها سالم هستند مگر آنکه خلاف آن ثابت شود نه اینکه همه انسان‌ها خاطی هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. راه مبارزه با عده‌ای متقلب- که در هر جامعه‌ای وجود دارند- آن نیست که همه، عنصر مشکوک تلقی شوند که نتیجه آن، شکستن غرور یک جامعه خواهد بود و در آن صورت، جامعه عزت نفس و اعتماد به نفس خود را از دست خواهد داد و گداصفتی و صدقه‌خواری را پیشه خود خواهد کرد."

او به ما آموخت که تنها قید آزادی انسان عدالت است و می‌گفت پرورش با اجبار و در فضای بسته امکان‌پذیر نیست. شرط اولیه پرورش، پذیرش آزادانه است. گرچه خود به جدیت به مناسک دینی پایبند بود ولی حوزه دین را حوزه فردی می‌دانست و می‌گفت نمی‌بایست انجام مناسک دینی، امتیاز اجتماعی و یا احیاناً تنگنایی برای دیگران باشد.

او فقدان کار جمعی، نداشتن تحمل یکدیگر، بی‌توجهی به سخت‌کوشی و کار و تلاش، نداشتن دید جامع و گرفتن تصمیم‌های مقطعی و بی‌توجهی به تجربه‌های قبلی را جزء مسایلی می‌دانست که می‌بایست فکری برای آن کرد

مرام دکتر، صداقت در گفتار و رفتار در عین شجاعت، مهربانی و صمیمیت در عین صراحت به همراه نظم، مسئولیت‌پذیری و تعهد بود. او به شدت از تفکر حذفی و خودرأیی، تعصب، باندبازی، غیبت و تهمت، پنهان‌کاری، انحصارخواهی و جا‌ه‌طلبی پرهیز داشت.

 

رفتار او سخن‌ مهاتماگاندی را تداعی می‌کرد: "قدرت متکی بر عشق هزار برابر مؤثرتر و پایدارتر از قدرتی است که منبعث از ترس و مجازات باشد."

"وطن" سرمایه عظیمی را ناباورانه از دست داد و ما مانده‌ایم و حیرت و غفلت. گرچه زندگی او سراسر تلاش، روشنی و صداقت بود و خود و شاگردانش خدمات زیادی به "وطن" کرده‌اند اما ما زندگان باید در این فراق سخت، "صبر با تدبیر" و "تفکر در عمق و ماهیت زندگی" پیشه کنیم.

فقدان ظاهری استاد ارجمند دکتر سید محمود برقعی را به مادر و همسر محترم و داغدار ایشان، برادران، خواهران و اقوام ارجمند ایشان، جامعه دانشگاهی و شاگردان ایشان تسلیت می‌گوییم.

"خوشا چو آب روان ره گشادن و رفتن

ز روی سنگ حوادث که راه می‌بندد

رها شدن ز بلا

دیگران رهانیدن

نهفته است در این نکته، راز بود و نبود "

(شعر کشتی کبود از ژاله اصفهانی )

We use cookies to improve our website. Cookies used for the essential operation of this site have already been set. For more information visit our Cookie policy. I accept cookies from this site. Agree